اندیشه ناگهانی شماره ۲: اینقدر زندگی کنید تا جانتان بالا بیاید....

ساخت وبلاگ


اصولا ما ایرانی ها خیلی اهل زندگی هستیم!!!!! برای همین ضرورتی ندارد در تحلیل زندگی اشان حقیقت را بگویید. فقط کافی است حرفهای خوب و کلیشه ای در ستایش خانواده و ازخودگذشتگی و صبر بزنید. از همان دست که در سریال های به ظاهر خانوادگی وطنی از زبان داریوش ارجمند و چه میدانم ثریا قاسمی می شنوید. چرا که اساسا ما ایرانیها بیشتر تمایل داریم حرف های خوب بشنویم تا واقعیات.

مثلا وقتی به کسی، دوستی که چرندترین زندگی ممکن را دارد بگویید (( خب عزیز من طلاق بگیر خیال خودتو راحت کن... )) براق می شود. چپ چپ نگاهتان میکند و یحتمل اولین تصوری که پیدا میکند این است که شما چه نفعی از بهم ریختن زندگی نکبتی او میبرید؟!! اگر به او  می گفتید همسرت را به قتل برسان برایش  راحت تر بود. تازه شما به خانه خراب کنی و بدخواهی و نفهمی هم متهم میشوید. کلی از دوستان و همکاران مشاور و روانشناسم را میشناسم که بعد از تحلیل و بررسی ، وقتی کاملا منطقی و البته صحیح چنین پیشنهادی به مراجعینشان دادند ، با برخورد سرد و حتی خشنشان مواجه شدند.  اساسا تصور مردم این است که وقتی در زندگی به مشکل خوردند برای ترمیم رابطه اشان باید به مشاور مراجعه کنند ، حال آنکه بیشترمان نیاز به خودشناسی داریم تا رابطه شناسی. تلاش مشاور هم در همین جهت است. او می داند با برون رفت از رابطه و قرار گرفتن در رابطه جدید مشکل شما رفع نمی شود. اما گرفتاری این است که معمولا یکی از طرفین اگر به مشاوره اعتقاد نداشته باشد، دستکم روی خوش هم نشان نمیدهد. یا اصلا نمی خواهد تغییری در خود ایجاد کند. این دقیقا همانجاست که بهتان گفته میشود بکشید کنار... اما خود کنار گذاشته میشوند!!

پس بی زحمت به دوستانتان دروغ بگویید. از این دست که  (( یکم صبر داشته باش، اوضاع بهتر میشه...)) مدیونید اگر بهتر بشه ، فقط فرصت تغییر مسیر وبهتر شدن زندگی خاک بر سری اشان را ازشان سلب کرده اید. جهنم... خودشان هم همین را میخواهند.

اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند...
ما را در سایت اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fdaddyone بازدید : 94 تاريخ : پنجشنبه 6 آبان 1395 ساعت: 1:12