اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند

متن مرتبط با «نیستم» در سایت اندیشه ناگهانی شماره ۳ : آنها دیوانه اند نوشته شده است

من خوب نیستم...

  • چهارشنبه است و من در اولین جلسه شورای داخلی مجموعه شرکت میکنم. وسطای جلسه مدیر صدام میکنه... نمیدونم یه بار یا چندبار صدام کرده اما وقتی سرمو بلند میکنم و لبخند بیحالم تحویلش میدم بهم مهربونانه میگه: "چی شده آقای پدر؟ چرا پژمرده شدین؟ هنوز یه هفته نشده اومدین اینجا!" و بقیه هم از شوخی اون میخندن. من هم میخندم اما میدونم که هیچ ربطی به کار نداره. مدتهاست من همینم. یه چیزی، یه وضعیتی، یه موقعیتی داره روح و روان منو میخوره... این قضیه سر دراز داره و من ماه هاست که باهاش درگیرم. یه چیزی حدود یک سال و نیم. نه توان حذفش رو دارم و نه حلش. بعضی وقت ها فقط آرنج هام رو روی میز تکیه میزنم و سرمو بین دست,خوب,نیستم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها